ورود

شناسه‌ی کاربری:

رمزعبور:

ورود خودکار



واژه رمز را فراموش کرده‌اید؟

عضو شوید
روانشناسی : حصاربندی منطقه جادویی تنهایی
در تاريخ ۱۳۹۶/۸/۱۸ ۲۱:۲۰:۰۰ (321 بار خوانده شده)



همه ما از اینکه زمان مان محدود است گله داریم. کمتر کسی پیدا می شود که بگوید به اندازه کافی وقت دارد و به همه کارهایش می رسد. اما کمتر افرادی پیدا می شوند که مهم ترین قاتلان وقت (اتلاف کنندگان) را بشناسند و آن ها را مدیریت کنند.

مساله این است که همه‌ ما ۲۴ ساعت وقت داریم. کارآفرینان برتر جهان، برندگان جایزه نوبل، ورزشکاران المپیادی هم دقیقا به اندازه ما یعنی 24 ساعت وقت دارند نه حتی یک ثانیه بیشتر. اما چطور می شود که برخی از همین زمان بالاترین بهره برداری را می کنند و برخی نه!؟

♨️یکی از مهم ترین قاتلان وقت، قطع شدن کاری است که داریم انجام می دهیم. هم تجربه و هم مطالعات نشان داده است که وقتی به کاری می پردازیم ابتدا ذهن ما خیلی متمرکز نیست و سپس به ماکزیمم تمرکز (بالاترین درجه از تمرکز حواس و انرژی) روی آن کار می رسیم. اما زمانی که به هر دلیلی کار متوقف می شود و به کار دیگری می پردازیم. حرکت و آهنگ آن کار را از دست می دهیم و مسیر انجام کار را گم می کنیم و وقتی دوباره سراغ آن می رویم، چاره ای نداریم جز اینکه کاری را که قبلا انجام داده ایم را مرور کنیم و ببینیم که هنگام ترک کار در چه مرحله ای بوده ایم و سپس دوباره شروع کنیم. بیشترین انرژی ما در رفت و برگشت بین کارهای مختلف صرف می کنیم.

این رفت و برگشت ها و قطع شدن ها در مقایسه با زمانی که از ابتدا تا انتها روی یک کار متمرکز هستیم، زمان انجام برای آن کار را تا ۵ برابر بیشتر می کند. به بیان ساده، تک کاری می تواند زمان لازم را برای انجام کارهای مهم تا ۸۰ درصد کاهش داده و کیفیت کار نهایی را به شدت افزایش دهد.

????تجویز راهبردی:

هر فردی یک زمان بهینه دارد. یعنی در آن ساعات بالاترین بهره وری را دارد. آن زمان را باید شناسایی کنید و سپس آن را حصار بندی کنید. حصاربندی یعنی چه؟ تمام عوامل ایجادکننده وقفه را شناسایی و آنان را حذف کنید. معمولا 5 عامل اصلی عبارتند از: تماس تلفنی، مراجعه حضوری، پیامک، ایمیل ها و نامه ها و این روزها از همه مهم تر: شبکه های اجتماعی مانند تلگرام.
به جای اینکه به همه ایمیل ها و تلفن های خود پاسخ دهید. و هر کسی را به حضور بپذیرید در آن ساعت کلیدی، درِ اتاق را ببندید، همه وسایل را خاموش کنید و همه چیز را کنار بگذارید تا بتوانید بر روی وظیفه ای کار کنید که در این مرحله، بیشترین اهمیت را دارد.. وقتی این کار را به عادت خود تبدیل کردید، عملکرد دو یا سه برابر خواهد شد.

⁉️سوال: چه زمانی به آن 5 عامل بپردازم؟ دو زمان مناسب برای پرداختن به نامه ها ، مراجعه حضوری، تلفن ها، پیامک وجود دارد. یکی در زمانی مغز شما نیاز به فراغت دارد یا خسته شده است یا زمان های تلف شده مانند زمانی که در ترافیک هستید یا منتظر تشکیل جلسه هستید. بدین ترتیب زمان های تلف شده خود را نیز تبدیل می کنید به زمان مفید. اگر از منطقه جادویی تنهایی خود محافظت نکنیم توانایی اداره زندگی شخصی مان را نداریم. این زمانی بدتر می شود که مدیران سازمان و مدیران ارشد کشور نیز نتوانند زمان و توان خود را مدیریت کنند.

نظر
روانشناسی : از معاشرت با افراد منفی نگر خود داری کنید
در تاريخ ۱۳۹۶/۸/۱۶ ۲۱:۱۰:۰۰ (322 بار خوانده شده)


کسانی که روحیات منفی دارند و دائماً در حال اعتراض و گله گذاری نسبت به شرایط خود هستند مانند سم می مانند. چنین افرادی همواره تلاش می کنند سایرین را نیز با خود همراه کرده و بخشی از کمپین اعتراضی خود نمایند تا احساس بهتری به دست بیاورند.
درست است که به عنوان یک انسان موظف هستیم به شکایات دیگران در مورد زندگی و شرایطشان گوش دهیم و با آنها احساس همدردی کنیم، اما باید همواره متوجه مرز بین همدردی کردن و بلعیده شدن توسط روحیات منفی دیگران باشیم.
در معاشرت با چنین افرادی بهتر است حواسمان را بر روی مسائل مهم تری متمرکز کنیم و فاصله مان با مسائل آنها را حفظ نماییم. چنین افرادی ناخودآگاه بر روی ما تاثیر گذاشته و ما را نیز به ورطه نا امیدی و منفی نگری می کشانند.
برای مثال یک فرد افسرده و ناامید از زندگی را در نظر بگیرید، شاید شما قدری با او معاشرت نمایید ولی وقتی وی دائما در حال آه و ناله و شکایت از زمین و زمان باشد مسلماً بعد از مدتی ناخودآگاه شما هم تحت تاثیر قرار میگیرید. لذا معاشرت طولانی مدت با چنین فردی به صلاح شما نخواهد بود مگر اینکه بخواهید به یک افسرده ی دست دوم بدل گردید.

نظر
روانشناسی : از خودتان بپرسید: در زندگی چه رنج‌هایی را به جان می‌خرم؟
در تاريخ ۱۳۹۶/۸/۱۰ ۲۰:۵۰:۰۰ (332 بار خوانده شده)

همه دوست دارند حالشان خوش باشد. همه می‌خواهند زندگی‌شان آسان و شاد باشد، روابط عاطفی‌شان معرکه باشد، ظاهر بی‌نقصی داشته باشند، پولشان از پارو بالا برود و محبوب و محترم باشند و تحسین‌شان کنند. دلشان می‌خواهد چنان موفق باشند که وقتی وارد جمعی می‌شوند حاضران مثل دریای سرخ که به فرمان موسی دوتکه شد، برایشان راه باز کنند!

این‌چیزها را همه دوست دارند. دوست‌داشتنشان راحت است.
اگر از شما بپرسم «از زندگی چه می‌خواهید؟» و شما هم جوابی بدهید مانند این که «می‌خواهم شاد و خوشبخت باشم و خانواده‌ای خوب و شغلی داشته باشم که دوستش بدارم»، باید بگویم پاسختان آن‌چنان کلّی است که دیگر معنی خاصی نمی‌دهد.

پرسش جذاب‌تری که احتمالاً هرگز به آن فکر نکرده‌اید این است که چه رنج و زحمتی را در زندگی می‌خواهید؟ مایلید برای چه چیزی تلاش و مبارزه کنید؟

ادامه | 4919 کلمه در ادامه متن | نظر

اشتراک آسان